در چند سال اخیر به شدت شاهد رواج اصطلاحی تحت عنوان ازدواج سفید هستیم که افراد جوان را از ازدواج سنتی باز می دارد. با توجه به فلسفه و آزادی های پنهان شده در پشت این ازدواج، متاسفانه با استقبال طیف خاصی از افراد جوان مواجه شده و امروزه می بینیم که به شکل های مختلف نسبت به ازدواج سنتی پذیرفته می شود. البته این نوع ازدواج معمولاً تبعاتی هم به دنبال دارد که هم برای مرد و هم برای زن مشکل ساز است.
حالا بدون در نظر گرفتن جنبه مذهبی، در ادامه به شکل منصفانه به بررسی ازدواجسفید خواهیم پرداخت تا ببینیم که این سبک ازدواج چه شرایطی دارد و چه مشکلاتی ایجاد می کند.
ازدواج سفید چیست؟
ازدواج سفید به معنی ارتباط دو نفر و زندگی همزمان بدون هیچگونه حق قانونی و ثبت در هر موسسه قانون گذار. در این شیوه مرد و زن همانند شیوههای سنتی با یکدیگر زندگی می کنند و تمامی قوانین حاکم بر منزل بین آنها هم حکم میکند.
تفاوتی که در اینجا وجود دارد این است که هیچ کدام از زوجین تعهدی به صورت قانونی به طرف مقابل ندارد و تعهد شکل گرفته بین آنها به صورت اخلاقی بوده و فقط بین این دو نفر شکل می گیرد.
ازدواج سفید قوانین خاص خود را هم دارد. در شیوه های سنتی معمولاً مرد به عنوان مسئول اصلی هزینههای اقتصادی و زن به عنوان مسئول اصلی نگهداری از خانه و بچه ها شناخته می شود.
این در حالی است که زوج های ناشی از ازدواج سفید به صورت ۵۰ به ۵۰ مسئولیتهای اقتصادی و نگهداری از منزل را برعهده دارند و هرکدام فقط به اندازه سهم خود مسئولیت می پذیرد.
اگرچه این دیدگاه نسبتاً مدرن به نظر می رسد و فرد از نگاه دور احساس می کند که هر کسی به اندازه سهم خود از این زندگی استفاده میکند، اما متاسفانه تعهدات اخلاقی و تعهدات قانونی در این نوع ازدواج بسیار کمتر بوده و بعضاً در انتها به ابتذال لجامگسیخته و از بین رفتن نهاد خانواده منجر میشود.
چرا ازدواج سفید مورد استقبال قرار گرفت؟
اگر چه بحث ازدواج سفید در ایران قدمت چندانی ندارد و به اوایل سال ۱۳۹۳ بر می گردد، اما این پدیده برای اولین بار در آرمان تحت عنوان ازدواج وحشی معرفی شد و اولین بار سال ۱۹۵۰ بود که شکل گرفت. البته این اصطلاح پیش از این با از بین رفتن مسائل مذهبی در کشور های غربی شکل واقعی تری به خود گرفت و امروزه به شکل وسیع و با کمترین محدودیت اجرا میشود.
یکی از مهمترین دلایل استقبال از ازدواج سفید، رعایت حقوق زنان بود. در حقیقت این عبارت در ابتدا در جامعهای فمینیستی شکل گرفت و احساس میکردند که با این کار به زنان اجازه میدهند که آزادیهای کامل داشته باشند و از حبس شدن در منزل نجات پیدا کنند. واقعیت است و حقیقتاً امروزه میبینیم که بسیاری از زنان و دختران اروپایی پا به پای مردان کار می کنند و سهم خود را از درآمدها و هزینه ها می پردازند.
حقایق تلخ پنهان
چه به بحث ازدواج سفید باور داشته باشیم چه نه، باید قبول کنیم که پیامدهای پنهانی زیادی برای این سبک ازدواج وجود دارد. در حقیقت این رابطه به مانند رابطه دوستی دو مرد است که تنها تعهد اخلاقی بین آنها حکم می کند و این می تواند به شکل ناراحتکنندهای روی روابط خانوادگی تاثیر گذار باشد. در مورد تبعات منفی این ازدواج می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
از بین رفتن تعهد به خانواده و سست شدن نظام ارزشی
جامعه شناسان ازدواج سفید را به عنوان بدترین اتفاق در مقابل با خانواده معرفی می کنند و معتقدند که ادامه پیدا کردن این روند می تواند خانواده ها را از بین ببرد. اگرچه تعهد اخلاقی بسیار مهم است اما باید بپذیریم که زندگی خانوادگی بالا و پایین زیادی دارد و به همین دلیل نمی تواند تنها نگهدارنده آن تعهد اخلاقی باشد. ضمن اینکه فرزندان حاصل از این ازدواج برای حضور در جامعه کار سختی دارد و ممکن است از طرف همسالان یا همکلاسان خود به همین راحتی پذیرفته نشوند. در ضمن این احتمال وجود دارد که آرزوی داشتن فرزند برای آنها به طور کامل از بین برود و به مرور زمان رابطه آنها شکسته شود.
فشار روحی و روانی ناشی از اطرافیان
باید قبول کنیم که اگرچه رضایت دو طرف در شکل گیری ازدواج سفید اولین و مهمترین فاکتور است، اما این افراد چارهای جز حضور در اجتماع ندارند و اصولاً انسان ها اجتماعی هستند. صحبت کردن درباره این موضوع و وضعیت زندگی خود از دوستان و همکاران و حتی آشنایان و فامیل بسیار سخت است و میتواند با استرس فراوان و رنج بسیاری همراه باشد.
پیشنهاد میکنیم این مقاله را بخوانید: هفت سوال پرسیدنی قبل از ازدواج؟
ادامه پیدا کردن این وضعیت منجر به آشکار شدن روابط پنهان فرد و تغییر دیدگاه مردم نسبت به آن میشود که طبیعتاً نیاز به دید بسیار باز و وسیعی دارد که در جوامع امروزی بسیار محدود هستند.
آسیب روحی و جسمی در زنان
روانشناسان خانواده و جامعه شناسان معتقدند که دیدگاه یک زن نسبت به ازدواج به مراتب پیچیده تر و متفاوت تر از دیدگاه مردان نسبت به ازدواج است. معمولاً زنان در ازدواج به دنبال یک تکیهگاه هستند تا بتوانند به کمک آن نیاز خود به دوست داشتن و دوست داشته شدن را برطرف کنند و از این تکیه گاه در غم ها و شرایط سخت زندگی کمک بگیرند. طرف مقابل مردان هم بیشتر به عنوان تکیه گاه برای زنان هستند و معمولاً در طول زندگی کنترل برنامه های مختلف با آنهاست.
امروزه در مدرن ترین جوامع در قسمتهای مختلف اروپا هم میبینیم که مادر به عنوان اصلی ترین و محوری ترین فرد در نگهداری خانه و تربیت فرزندان است و در کنار آن پدر هم نقش اقتصادی بر عهده دارد. حالا اگر این موارد را صرفاً به یک تعهد اخلاقی پایبند کنیم، باید بپذیریم که بسیار شکننده بوده و از لحاظ روحی و روانی زندگی زن را تحت تاثیر قرار می دهد.
محرومیت از امکانات ملی و بین المللی
اگر همه تعهدات یک کشور نسبت به زوجین را نادیده بگیریم بدون شک وام ازدواج ساده ترین خدماتی که میتوان از دولت دریافت کرد. با توجه به اینکه در ازدواج سفید عملاً هیچ گونه سند و تاییدیه قانونی برای ازدواج وجود ندارد مطمئنا با بهره بردن از امکانات ملی و بین المللی هم برای آنها امکان پذیر نیست.
خوشحال می شویم که شما هم در بحث ما شرکت کنید و اگر نظری دارید در قسمت نظرات همین مطلب بنویسید تا دیگر کاربران هم از آن استفاده کنند.
دیدگاهها (0)