با گردی که هر روز یک تار جدید از موهایتان را نقرهای میکند، با دیدن اولین چین و چروکهای عمیق اطراف چشم، چه احساسی را تجربه میکنید؟ ناامیدی یا حس پختگی؟ افسردگی یا شوق از قرار داشتن در آن مرحله از زندگی؟ از بحران میانسالی چه میدانید؟ هر سنی در زندگی چالشهای خاص خود را به همراه دارد.
میانسالی یکی از سنینی است که شاید بهاندازه سنین پر چالشی مثل دوران بلوغ جدی گرفته نشود. اما مسئله این است که این سن نیز از لحاظ تأثیرات روانی که بر افراد میگذارد، بسیار حائز اهمیت تلقی میشود. در این مقاله های اکسپرت ، قصد داریم بحرانی به علت میانسالی را تعریف کرده و پس از بررسی علائم آن، به مواردی برای کنترل آسیب آن اشاره کنیم.
بحران میانسالی چیست؟
وقتی از چنین بحرانی سخن به میان میآوریم، معمولاً بهطورکلی و بدون شخصیسازی این موضوع را مورد بررسی قرار میدهیم. اما دراینبین باید تفاوتهای فردی را بهعنوان مهمترین عامل مؤثر در چنین بحرانی در نظر گرفت. همانطور که افراد در سنین بلوغ واکنشهای نسبتاً متفاوتی به واکنشهای ذهنی و جسمی خود نشان میدهند، افراد میانسال نیز در بروز و شدت این بحران با هم تفاوتهای عمدهای دارند.
بحران میانسالی در دوره گذر از دوران جوانی به سمت پیری اتفاق میافتد و ممکن است بسیار دردناک باشد. به طور معمول تصور میشود که بین میانسالی و ترس از پیر شدن و مرگ ارتباطی وجود دارد. یا افراد به دلیل اینکه میخواهند دوباره جوان شوند دچار احساساتی از قبیل افسردگی، آشفتگی و … میشوند.
اما معمولاً افرادی که این بحران را میگذرانند، علائم و احساساتی را تجربه کردهاند که شبیه آن را ممکن است در هر بحران دیگری تجربه کنند.
دلایل بحران مخصوص میانسالی
همانطور که اشاره کردیم، دلایل زیادی را برای ایجاد بحران در میانسالی برشمردهاند که به برخی از آنها شاره میکنیم
- حسرت جوان شدن دوباره؛
- احساس پوچی و بی دستاوردی؛
- احساس ترس از پیری و ناتوانی؛
- ترس از مرگ؛
- احساس ازدستدادن زمان؛
- و غیره.
عوامل زیادی در بهوجودآمدن چنین احساساتی دخیل هستند. به همین دلیل است که برخی میانسالی را به شکل بحران تجربه نمیکنند یا حداقل از آن به شکل کاملاً سطحی میگذرند.
علائم و عوارض بحران میانسالی
به دلیل اینکه این بحران ممکن است در هر فردی متفاوت باشد و از لحاظ سنی نیز در سنین متفاوتی (از ۳۵ سال به بعد) رخ میدهد، آن را بهعنوان یک بحران به رسمیت شناخته شده در نظر ندارند. طبیعی است که به همین علت ممکن است اختلافنظرهایی بین متخصصان در مورد این بحران وجود داشته باشد. در این قسمت قصد داریم که به علائم این بحران اشاره کنید.
تغییر در رفتار
ممکن است افرادی که دچار چنین بحرانی میشوند، تغییراتی را در روان خود احساس کنند. این تغییرات معمولاً بهقدری واضح هستند که توسط خانواده و دوستان آن فرد قابل تشخیص باشند. برای مثال فردی که بحران میانسالی را تجربه میکند ممکن است روابط اجتماعی خود را تا حد زیادی کاهش دهد و به انزوا دچار شود. علائم افسردگی نیز معمولاً در چنین افرادی بهوضوح مشاهده میشود.
تغییر رفتاری مثل افزایش عصبانیت و تحریکپذیری، همچنین غم بیش از حد یا اضطراب از علائم دیگر تغییر رفتار در افراد دچار این بحران است. این تغییر رفتار به طور حتم روی رابطه زناشویی و روابط فرد با فرزندانش تأثیر مخرب بسیاری خواهد داشت.
کارهای عجیب
شاید جالب باشد که برخی از افرادی که درگیر این بحران میشوند ممکن است به کارهای جالبی دست بزنند. اقدام برای سفر به کشورهای مختلف دنیا، خرید ماشینهای اسپرت و گرانقیمت، تعویض تیپ و ظاهر به ظاهری جوان پسندانه و اسپرت، رویآوردن به جراحیهای زیبایی، شروع ورزشهای حرفهای مثل کوهنوردی و … نمونه هایی از اقداماتی هستند که برخی از افراد در این سن آن ها را انجام می دهند.
تغییر در عادات روزمره
این تغییر در عادات ممکن است خود را به اشکال مختلفی نمایان کند. برای مثال برخی از افرادی که با این بحران دستوپنجه نرم میکنند، ممکن است که عادات منفی در زندگی خود ایجاد کنند. رویآوردن به اعتیاد، نرسیدن به بهداشت فردی، پرخوری و … باشد. درعینحال برخی دیگر از افراد ممکن است با سحرخیزی، رعایت رژیم غذایی، رسیدگی بیشتر به سلامتی و … از این بحران عبور کنند. در نتیجه تغییر در رسیدگی به خود، خواب و عادات غذایی از مهمترین تغییراتی هستند که فرد در این دوران روی آنها مانور میدهد.
احساس پوچی
هر فردی ممکن است در طول زندگی به دستاوردهایی نظیر تحصیلات، ثروت، تشکیل خانواده و … رسیده باشد. درصورتیکه فرد در این سن در یکی یا چند مورد از این عوامل احساس ضعف کند و به آنها نرسیده باشد، ممکن است احساس پوچی کند. احساس پوچی عمیقی که بی دستاوردی در این دوران به فرد القا میکند ممکن است باعث ایجاد افسردگی در او شود.
ناامیدی
این احساس به این دلیل در افراد به وجود میآید که احساس میکنند همه فرصتهای خوب زندگی را از دست دادهاند و به سنی رسیدهاند که برای شروع هر کاری دیر است. درست است که این تفکر اصلاً تفکر صحیحی نیست، اما برای تحت تأثیر قراردادن روحیه و زندگی یک فرد دلیل کافی و محکمی بهحساب میآید.
افرادی که در این سنین با فکرکردن به چنین مسائلی دچار افسردگی و عذاب میشوند بهتر است از کمک مشاور رسیدن به آرامش روانی بهره بگیرند.
بحران میانسالی در زنان و مردان
باتوجهبه تفاوتهای فردی که در زنان و مردان وجود دارد، گذر از بحرانهای زندگی نیز برای هر یک از این جنسیتها تا حدودی متفاوت خواهد بود.
بحران میانسالی در زنان
این بحران در زنان معمولاً با تغییرات فیزیولوژیکی بدن مانند یائسگی صورت میگیرد. به همین دلیل زنان با دسته و پنجه نرم کردن با علائم شایع یائسگی که شامل فشارهای روانی نیز هست، این بحران را بیشتر حس خواهند کرد.
بااینحال اگر این دوران با کسب آگاهی کامل طی شود، نه تنها مشکل جدی برای فرد ایجاد نمیکنند، بلکه با القای حس پختگی و جا افتادگی ممکن است احساس بسیار خوبی را تجربه کنند. تعدادی از عوارض روانی دوران یائسگی که ممکن است بانوان تجربه کنند، عبارتند از:
- احساس نگرانی مداوم؛
- تجربه انواع ترسها؛
- فکرکردن مداوم به آینده خود و بچهها؛
- احساس نادانی؛
- احساس پوچی؛
- و غیره.
همچنین یائسگی عوارض جسمانی و فیزیولوژیک زیر را نیز به همراه خواهد داشت:
- احساس گرگرفتگی؛
- احساس ضعف در عضلات؛
- خستگی بیش از حد؛
- تغییر در تمایلات جنسی (کاهش یا افزایش)؛
- و غیره.
بااینحال بانوان خواهناخواه بعضی از عوارض بحران میانسالی را بهواسطه یائسگی تجربه خواهند کرد.
بحران میانسالی در مردان
شاید جالب باشد که بدانید مردان نیز در این دوران یائسگی را به شکلی متفاوت تز بانوان تجربه میکنند که به آن آندروپوز گفته میشود. این یائسگی در مردان نیز با تغییرات شیمیایی و فیزیولوژیک بدن همراه است و همین امر باعث آشفتگی و افسردگی در مردان خواهد شد.
تأثیر شیوه زندگی بر شدت بحران میانسالی
شیوه زندگی هر فردی در دوران جوانی معمولاً میزان شدن بحران میانسالی را در او تعیین میکند. برای مثال فردی که هیچ دستاورد بزرگی در زندگی نداشته و با رسیدن به آن سنین هنوز نتوانسته است زندگی کاملی برای خود داشته باشد، طبیعی است که این بحران او را به چالش خواهد کشید.
یا برای مثال فردی که به هر دلیلی تا سنین میانسالی تشکیل خانواده نداده است، ممکن است احساس پوچی شدیدی گریبانگیر او شود. یا فردی که مال و ثروت زیادی را برای خود اندوخته است، این احتمال وجود دارد که با ورود به دوران میانسالی و ترس از زوال و مرگ، استرس بسیار شدیدی را تجربه کند و …
روشهای مقابله با شدت بحران میانسالی
افرادی که دچار عوارض منفی بحران میانسالی میشوند، بهتر است که از مشاور یا روانشناس برای کاهش هرچه بیشتر این آسیبها کمک بگیرند. بااینحال در این بخش به نکاتی اشاره میکنیم که برای جلوگیری از چنین عوارضی کارساز خواهند بود.
- فکرکردن قبل از هر اقدام شتابزده؛
- مشغول شدن و ترجیحاً تنها نماندن؛
- تلاش در جهت استفاده مثبت از این احساسات؛
- صحبتکردن با شریک زندگی یا فرزندان در مورد احساسات منفی؛
- مدیتیشن؛
- تفکر و کسب آگاهی؛
- شروع کارهای کوچک و بزرگ و پویاسازی زندگی؛
- و غیره.
با استفاده از این نکات و کمکگرفتن از افراد متخصص، این دوره از زندگی با بهترین کیفیت ممکن سپری خواهد شد.
سخن آخر
در این متن سعی کردیم به علائمی که بحران میانسالی ممکن است در افراد ایجاد کند، بپردازیم. همچنین روشهایی برای مقابله با احساس منفی که در این بحران گریبانگیر افراد میشود را بیان کردیم. در آخر این شما هستید که با اراده خود میتوانید این دوران را به یکی از بهترین دوران زندگی خود تبدیل کنید، یا اینکه همه آن را در رخوت و تنهایی با احساسات منفی بگذرانید.
دیدگاهها (0)