های اکسپرت سامانه مشاوره آنلاین

پرسش و پاسخ

دیدگاه‌ها

*
*

    مهلا مهمان مرداد ۱۴, ۱۴۰۳ پاسخ

    با سلام.من همیشه در کودکی سرگرمی هایی مانند نقاشی و مطالعه کردن داشتم اما از وقتی وارد نوجوانی و بحران های ان شدم علایق ام را نسبت به سرگرمی های گذشته و فعالیت هایم از دست دادم.این به خاطر بحران های نوجوانی است که همه دچارش می‌شود اما الان ۳ سال از آن زمان گذشته است و من همچنان علاقه ام را از دست داده ام.البته الان سرگرمی های جدیدی پیدا کرده ام ولی اصلا هیچ ربطی به فعالیت های گذشته ام ندارد.ذهنم بدجور درگیر است چون من واقعا داشتم پیشرفت میکردم و الان این حس را دارم که انگار از زندگی جا مانده ام.دلیلش چیست و چه کار باید بکنم تا سرگرمی های قبلی ام برگردند؟

      serat admin مدیر کل آبان ۱۶, ۱۴۰۳ پاسخ

      سلام. به نظر می‌رسد شما در حال تجربه یک بحران هویت هستید که در دوران نوجوانی و پس از آن بسیار رایج است. تغییرات ذهنی و عاطفی در این دوران به طور طبیعی می‌تواند موجب تغییرات در علایق، سرگرمی‌ها و هویت فردی شود. این تغییرات معمولاً در نتیجه رشد شناختی و هیجانی، جستجو برای خودآگاهی و تطبیق با دنیای اطراف هستند.

      در مورد سوال شما، دلایل مختلفی می‌تواند باعث این تغییرات در علایق و سرگرمی‌ها شده باشد:

      ۱٫ تغییرات هورمونی و عاطفی: در دوران نوجوانی، تغییرات هورمونی و عاطفی ممکن است باعث ایجاد تفاوت در ترجیحات و علاقه‌ها شوند. این تغییرات طبیعی هستند و ممکن است فرد به سمت فعالیت‌ها و علاقه‌مندی‌های جدیدی کشیده شود.

      ۲٫ تأثیر محیط و روابط اجتماعی: تغییرات در محیط اجتماعی (مانند دوستان جدید، مدرسه، یا خانواده) می‌تواند بر علاقه‌ها و سرگرمی‌های فرد تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، ممکن است تحت تأثیر محیط جدید، علاقه به نقاشی یا مطالعه کاهش یابد.

      ۳٫ بحران هویت: در دوران نوجوانی و پس از آن، بسیاری از افراد در جستجوی هویت خود هستند و این فرایند ممکن است باعث شود که برخی علایق قدیمی کنار گذاشته شوند تا فضا برای جستجوی چیزهای جدید ایجاد شود.

      ۴٫ استرس و فشارهای زندگی: گاهی اوقات فشارهای زندگی، استرس‌ها، و مشکلات روانی می‌توانند باعث شوند که فرد از سرگرمی‌های گذشته خود دور شود و به جای آن به فعالیت‌هایی دیگر پناه ببرد.

      ### چه باید کرد؟
      برای بازگشت به علایق و سرگرمی‌های گذشته، چند راهکار می‌تواند مفید باشد:

      ۱٫ بازنگری و کشف دوباره: ابتدا ممکن است لازم باشد که به طور آگاهانه با خودتان بنشینید و از خود بپرسید چرا نقاشی و مطالعه برایتان جذاب بودند. آیا در آن زمان احساس راحتی می‌کردید؟ چه لذت‌هایی از آن فعالیت‌ها می‌بردید؟ با بازنگری در این سوالات، ممکن است بتوانید دوباره ارتباط عمیق‌تری با آن سرگرمی‌ها برقرار کنید.

      ۲٫ شروع مجدد به تدریج: اگر احساس می‌کنید که دیگر به آن فعالیت‌ها علاقه ندارید، می‌توانید به تدریج و بدون فشار خودتان را به آن سرگرمی‌ها بازگردانید. شاید حتی یک کار ساده مثل شروع به نقاشی یا خواندن یک کتاب ساده بتواند شما را به آن مسیر قدیمی برگرداند.

      ۳٫ ترکیب علایق جدید با قدیمی: از آنجایی که سرگرمی‌های جدیدی پیدا کرده‌اید، شاید می‌توانید راهی برای ترکیب آن‌ها با علایق گذشته خود پیدا کنید. مثلاً اگر به یک فعالیت جدید علاقه‌مند شده‌اید، ببینید آیا می‌توانید از آن در کنار نقاشی یا مطالعه استفاده کنید.

      ۴٫ صبر و پذیرش تغییرات: باید پذیرفت که علایق و سرگرمی‌های فردی ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند و این تغییرات همیشه به معنای از دست دادن چیزی نیست. ممکن است شما در حال رشد و تحول هستید و این رشد می‌تواند به اشکال جدیدی از خلاقیت و رضایت شخصی منجر شود.

      ۵٫ مشاوره حرفه‌ای: اگر این احساسات شما را آزار می‌دهد و به نظر می‌رسد که در مسیری خاص گیر کرده‌اید، صحبت با یک روانشناس می‌تواند به شما کمک کند تا از جنبه‌های روانی و عاطفی مسئله آگاه‌تر شوید و بتوانید مسیرهای جدیدی برای خود پیدا کنید.

      در نهایت، به یاد داشته باشید که تغییرات در علاقه‌ها و سرگرمی‌ها امری طبیعی است و با گذشت زمان ممکن است شما دوباره به علایق قدیمی خود بازگردید یا ممکن است فعالیت‌های جدیدی پیدا کنید که شما را به همان اندازه راضی و خوشحال کنند.

    ksh_ksb مشتری مرداد ۱, ۱۴۰۳ پاسخ

    سلام متاسفانه همسرم پنهان کاری میکنه و به خاطر همون پنهان کاریش مجبور میشه دروغ بگه و وقتی من متوجه میشم میگه نمیخواستم ناراحت بشی و به خاطر شما پنهان کاری کردم در حالی که در هر حال ما ازش حمایت می‌کنیم و در صورتی که واقعا خواسته و کار نامعقول کنه مخالفت میکنیم که همونم در نهایت همون کاری رو که میخواد میکنه
    امروز متوجه شدم کولری که قرار بوده وصل شه نیست وقتی ازش میپرسم میگه تو انباری دوستم گذاشتم در حالی که مطمئنم فروخته الان باید خودم رو به خنگی بزنم که نفهمیدم دروغ گفته یا چه رفتار دیگه کنم(اعتیاد نداره ولی رفیق بازه و بلند پروازه و در همین راستا قرض بالا میاره و به این کارا دست میزنه)

      serat admin مدیر کل آبان ۱۶, ۱۴۰۳ پاسخ

      متاسفانه موقعیت شما پیچیده و ناخوشاینده، و پنهان‌کاری همسر شما به وضوح باعث سردرگمی و بی‌اعتمادی می‌شود. وقتی کسی دروغ می‌گوید و به جای روبرو شدن با واقعیت، ترجیح می‌دهد به دلایل مختلف پنهان‌کاری کند، این نه تنها اعتماد بین شما را کاهش می‌دهد، بلکه ممکن است تنش‌های بیشتری را در رابطه ایجاد کند.

      در ابتدا، مهم است که متوجه شوید این رفتارها معمولاً ریشه در ترس، احساس ناتوانی یا فشارهای دیگر دارند. همسر شما ممکن است به دلیل احساس عدم پذیرش یا درک از سوی شما، ترجیح دهد که حقیقت را پنهان کند تا شما را ناراحت نکند یا حتی به خاطر ترس از واکنش شما، دروغ بگوید. این معمولاً در روابطی که روابط به درستی و صادقانه پایه‌ریزی نشده‌اند، رخ می‌دهد.

      پیشنهادات
      ۱٫ گفتگوی صادقانه و آرام: بهترین راه برای مقابله با این مسئله این است که با همسرتان در محیطی آرام و بدون تنش صحبت کنید. به جای سرزنش، احساسات خود را به اشتراک بگذارید: «وقتی دروغ می‌گویی، من احساس می‌کنم که از من دور می‌شوی و این باعث نگرانی من می‌شود.» سعی کنید بدون متهم کردن، علت پنهان‌کاری‌ها را از او بپرسید.

      ۲٫ تشخیص علت واقعی: گاهی اوقات پنهان‌کاری‌ها از ترس یا احساس ضعف نشأت می‌گیرند. اگر همسرتان احساس کند که شما او را قضاوت می‌کنید یا نمی‌توانید او را درک کنید، ممکن است از دروغ گفتن برای جلوگیری از مشکلات بیشتر استفاده کند. با او صحبت کنید تا متوجه شوید چرا این کار را انجام می‌دهد.

      ۳٫ مرزهای واضح برای رفتارها: به او نشان دهید که شما می‌خواهید در هر شرایطی از او حمایت کنید، اما در عین حال، رفتارهای پنهان‌کارانه و دروغ گفتن پذیرفته نیست. مرزهایی مشخص کنید که در صورت ادامه این رفتارها، ممکن است رابطه شما تحت تأثیر قرار گیرد.

      ۴٫ نظارت بر رفتارهای مالی و اجتماعی: با توجه به اینکه قرض‌گرفتن و وابستگی به دوستان بلندپرواز می‌تواند مشکل‌ساز باشد، شاید بهتر باشد در این زمینه هم شفاف‌تر عمل کنید. اگر این رفتارها به آسیب‌های مالی یا اجتماعی برای شما و زندگی مشترکتان منجر می‌شود، باید با هم در این باره صحبت کرده و راه‌حل‌هایی پیدا کنید.

      ۵٫ حمایت از همسر در تغییر: اگر احساس می‌کنید که همسر شما نیاز به تغییر دارد، در این مسیر از او حمایت کنید، اما بدون آنکه خودتان را قربانی کنید. به او کمک کنید تا به جای پنهان‌کاری و دروغ گفتن، با شما صادق باشد و اعتماد دوباره را در رابطه بسازید.

      در نهایت، دروغ و پنهان‌کاری همیشه آسیب‌زننده است. با گفتگو و ایجاد فضایی برای بازگشت به حقیقت، می‌توانید به رابطه‌تان قوت ببخشید. اگر احساس می‌کنید که این مشکل به صورت مکرر و جدی ادامه پیدا می‌کند، ممکن است مشاوره حرفه‌ای به شما کمک کند که به عمق مشکلات و علل رفتارهای همسر خود برسید.

    .... مهمان تیر ۴, ۱۴۰۳ پاسخ

    سلام ببخشید
    برادر من یه آدم بی دینه و عاشق یه دختر همسطح خودش شده (عکسش رو نشون داد)
    پدر دختره جانباز ۷۰ درصده و مادرشم بدحجابه و خودشم همینطور
    ولی کل خانواده ی ما مذهبی هستیم و چادر سر میکنیم
    از نظر من برادرم نباید با یه آدم مثل ما ازدواج کنه
    باید مثل خودش باشه
    مادرم میگه باید یکم دختره رعایت کنه چون پدرم مخالفت می‌کنه
    و اینکه اعتقاد خونواده ما بر این پایه است که دختر بد حجاب دختر ماندگاری نیست
    ولی خوب برادرم دوستش داره و اینو از زیر زبونش کشیدم

    Sana Shafaghi مشتری مهر ۲۵, ۱۴۰۲ پاسخ

    سلام وقت بخیر
    ممکنه از عوارض افسردگی چشم ها بسته بشه؟
    یکیم غلظت خون و درد تو قفسه سینه ممکنه
    خیلی ممنون میشم اگه پاسخگو باشید
    ممنون خسته نباشید 🙏